مادر شهید مدافع حرم موحدنیا هزینههای مراسم فرزند شهیدش را به مردم زلزلهزده کرمانشاه تقدیم کرد
- ۰ نظر
- ۳۰ آبان ۹۶ ، ۱۳:۴۹
- ۱۸۳ نمایش
مادر شهید مدافع حرم موحدنیا هزینههای مراسم فرزند شهیدش را به مردم زلزلهزده کرمانشاه تقدیم کرد
شاید هم می خواهند دستور بدهند جلوی آن مرد را هم باز کند که به جلو بیاید و راحت تر حرفش را با آقا بزند. به هر حال، همه اش کرامت است. کرامت.
امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران روز گذشته و هنگام مصاحبه تلفنی با برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» به این نکته اشاره کرد که با وجود توزیع گسترده چادر و امکانات امدادی میان زلزلهزدگان منطقه غرب کشور، اما همچنان کمبودهایی در ساعات اول امداد وجود داشته که به همین دلیل، برخی سربازان وظیفه نیز بصورت داوطلبانه، چادر خود را در اختیار زلزلهزدگان قرار دادهاند و خود تا صبح در سرما به سر بردهاند.
در همین حال، روز گذشته تصاویری از پرسنل و فرماندهان ارتش و سپاه در فرایند امدادرسانی به زلزلهزدگان نیز در رسانهها منتشر شد که تحسین عمومی را برانگیخت:
*اگرچه سطح خدمات و امداد به زلزلهزدگان غرب کشور هر لحظه باید فراگیرتر و پرسرعتتر شود ولی تجربه بحران زلزله به خصوص در دو فاجعه زلزله بم و زرند در سالهای ۸۲ و ۸۳ نشان میدهد که با وجود تمام انتقادات، اما وضعیت امداد رسانی دولت، سپاه، ارتش و سایر نهادهای مسئول به زلزلهزدگان عزیز کرمانشاهی در سطح استاندارد قرار دارد.
در همین حال اقدامات مردمدارانه فرماندهان و پرسنل ارتش و سپاه پاسداران نیز تحسین و اطمینان خاطر عمومی را برانگیخته است.
حضور فرماندهان ارتش و سپاه در ساعات اولیه زلزله در منطقه و در ادامه سرکشی بدون دیسیپلین آنها از مردم و مناطق زلزله زده در کنار تصاویری از همیاری نظامیها و نیروهای امدادرسان با مردم عزیز زلزلهزده، توانسته است مشکلات مناطق بحرانزده را تسکین ببخشید.
با این حال اما عدهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی از نبود کمک و امداد در مناطق زلزلهزده و حتی «دزدی» سخن گفتهاند!
مثلاً روز گذشته فیلمی منتشر شد که نشان میداد چند کامیون حامل کمکهای امدادی در حال خالی کردن اقلام خود در کنار جاده هستند.
همان عده اشاره شده ضمن بازنشر این فیلم تأکید کردند که دزدان در حال تخلیه اقلام امدادی زلزلهزدگان هستند و عموم بارهای امدادی نیز در راه غارت میشود!
با اینحال اما لحظاتی بعد مشخص شد که این کامیون امدادی در کنار یک روستای زلزلهزده ایستاده است و کسانی که مشغول تخلیه کامیون هستند نه تنها دزد نیستند بلکه ساکنان زلزلهزده همان منطقه هستند.
البته خدمات امدادی و ارسال کمکهای کالایی برای یک منطقه در ساعات اولیه بحران به هیچ وجه خالی از خلل و خطر نیست...
چه اینکه شاید هنوز هم مناطقی باشند که به کمکهای سریع نیاز داشته باشند و یا شاید برخی از اقلام به دلیل سودجویی به مقصد نرسند اما باید دانست که این رخدادها بخشی از شاکله وقوع بحران هستند که متأسفانه باید گفت در تمام دنیا رخ میدهد و منتقدان مبلنشین به دلیل عدم حضور در بحرانها و یا بیخبری از این مقولات؛ با دیدن فیلم شکایات یک فرد و یا با خوانش خبری درباره نرسیدن یک یا چند کامیون امدادی؛ بلافاصله به بهانه یک دستمال قیصریه را به آتش میکشند و اینطور نتیجه میگیرند که هیچ کمکی به زلزلهزدگان و بحراندیدگان نمیشود!
جالب آنکه مثلا رامبد جوان نیز با انتشار یک ویدئو، ضمن بیان اینکه هماکنون در تورنتوی کانادا به سر میبرد به اظهار همدردی با زلزلهزدگان و تأکید بر کمک به آنها پرداخت و اما در آخر اینطور گفت که: «نمیدونم کِی قراره که آدمهای بیمسئولیت توی ایران جواب پس بدَن»!
گفتنیست، پس از وقوع زلزله خونبار بم در سال ۸۲ و کشته شدن بیش از ۳۰ هزار نفر از هموطنانمان، کنفرانسهای علمی فراوانی درباره «مدیریت بحران در حوادث طبیعی» در کشورهای مختلف و با حضور مدیران مسئول ایرانی در این دو زلزله برگزار شد.
کسانی از صاحبان مقالات این کنفرانسها نیز که به ایران آمدهاند و سخنرانیهای دانشگاهی هم داشتهاند صراحتاً تأکید کردهاند که بهترین مدیریت بحران در حوادث طبیعی را در ایران اسلامی شاهد بودهاند.
آنها در این زمینه مثالهای فراوانی از کشورهای دیگر دنیا و حتی از آمریکا داشتند که گاهی تکلیف بیخانمانها و حتی اجساد نیز تا هفتهها و ماهها نامشخص است و بر همین اساس در این کشورها گاهی بیماریهای ناشی از تعفن اجساد نامدفون، سبب بروز بیماریهای اپیدمیک گسترده در مناطق بحران زده میشود.
مقولهای که در جمهوری اسلامی ایران و در زلزلههای بزرگی مثل بم و زرند هرگز رخ نداد. اما مشابه آن در طوفان معروف کاترینا در ایالات متحده، افراد بی خانمان تا ماهها بعد از فاجعه، همچنان در انتظار کمک های اولیه و حتی اسکان موقت بودند.
سیاهنماییهای اشاره شده در حالی رخ داد که عدهای که در روز اول پس از زلزله کرمانشاه به«کاسبان زلزله» مشهور شدند، در گام اول سیاهنمایی مبنی بر تلفات گسترده در مسکن مهر و یا کشته شدن هزاران نفر! نیز رسوا شدند.
زیرا بعداً مشخص شد که در مسکن مهر کرمانشاه و سرپل ذهاب (تا زمان نگارش این مطلب) تنها ۲ نفر کشته شدهاند و تلفات عمومی زلزله هم اگرچه حتی به ازای یک نفر نیز ملت ایران را داغدار میکرد اما به نسبت بزرگای زلزله و به دلیل مقاوم بودن عمده ساختمانها، زیاد و در مقیاس زلزلههای بم و زرند (به ترتیب حدود ۳۴ هزار و یک هزار کشته) نبوده است.
کاسبان زلزله غمبار کرمانشاه، در روز نخست همچنین به دلیل حجم کم تلفات، مجبور شده بودند تصاویری مربوط به زلزله در ایتالیا را باز نشر و در قبال آن نظام اسلامی را متهم کنند...
غواص شرکت ملی نفت که بعد از تعمیر خط لوله، با گازوئیل و بنزین خودش را میشوید تا نفت خام را از تنش پاک کند.
این چغندر با قطر 94 سانتی متر از یک مزرعه الگویی در بخش پشتکوه نی ریز برداشت شد.
خیلی از آنها فکر میکردند که من در راهنمایی و رانندگی آشنا یا پارتی دارم. اما من فقط از خلاقیتم استفاده میکردم.
این گوشه ای از اظهارات یک کلاهبردار جوان است که نحوه انجام کار خودش را به خبرنگار توضیح می دهد.
پرداخت خلافی خودرو با کارتهای بانکی بدون موجودی شگردی بود که یک تبهکار برای سرکیسه کردن مردم و دور زدن پلیس +١٠ از آن استفاده میکرد. این جوان معتاد با استفاده از ضعف سیستم یکی از بانکهای خصوصی، بااستفاده از کارتهای هدیه بدون موجودی، اقدام به پرداخت جریمه شهروندان میکرد و با ارایه رسید پرداخت به مراکز مربوطه، خلافی آنها را صفر و مقداری از مبلغ خلافی را بهعنوان حقالزحمه دریافت میکرد.
درنهایت این سارق جوان توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد. او تاکنون به چندین و چند فقره کلاهبرداری با همین شگرد اعتراف کرده است. خودش میگوید بیپولی و اعتیاد باعث شده تا دست به کلاهبرداری بزند. آن چه در ادامه میخوانید گفتوگو با این سارق جوان است:
چندسال داری؟
حدود ٣٥ سال.
سابقهداری؟
نه. من تا قبل از این یکبار هم پایم به کلانتری نرسیده بود. هیچ سابقهای ندارم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
اینها میگویند کلاهبرداری. اما من این را قبول ندارم. من خلافی ماشین را صفر میکردم.
اما درواقع پولی برای این کار پرداخت نمیکردی؟
مراکز خلافی باید همه چیز را چک کنند. من به مشتریهایم تعهد داده بودم تا خلافی ماشینها را صفر کنم، که این کار را هم میکردم.
درباره شگردی که با آن کلاهبرداری میکردی، بیشتر توضیح میدهی؟
همانطور که گفتم من خلافی ماشینها را پرداخت میکردم. من با کارت هدیه یکی از بانکها به مقابل دستگاه عابر بانک میرفتم و همه عملیات پرداخت خلافی را انجام میدادم. اما چون کارت هدیه موجودی نداشت، برگه رسیدی که به من میداد در انتهایش نوشته شده بود به علت عدم موجودی پرداخت نشد. اما من این نوشته را از پای برگهها پاره میکردم و باقی برگه را که حاوی مشخصات بود همراه برگه خلافی به پلیس +١٠ میدادم و خلافی آنها صفر میشد.
یعنی مراکز خلافی فقط به رسید عابربانک توجه میکردند؟
بله، آنها وقتی برگه دریافت میکردند، خلافی خودرو را صفر میکردند و من هم برگه عدم خلافی را به مشتری تحویل میدادم.
در ازای این کار چقدر از مشتریهایت پول میگرفتی؟
من ٥٠درصد هزینه خلافی را برای خودم بر میداشتم. این قراری بود که در همان تماس اول با مشتری مطرح میکردم. درواقع من خلافی ماشینها رو نصف میکردم. البته برای بعضیها که وضع مالی خوبی نداشتند، یا از آنها خوشم میآمد، پول کمتری میگرفتم. چندباری هم دلم برایشان سوخت و رقم خیلی ناچیزی از آنها گرفتم. اما روال کارم همان نصف کردن خلافی بود.
مشتریها را چطور پیدا میکردی؟
آنها با من تماس میگرفتند. پیدا کردن مشتری کار سختی نبود، به موتوریهایی که در مقابل مراکز خلافی بودند شماره داده و به آنها گفته بودم که من میتوانم هر خلافی را با نصف قیمت پرداخت کنم. مشتریها را آنها برایم پیدا میکردند و من خلافیهایشان را صفر میکردم. یعنی آنها به سراغ من میآمدند. خیلی از آنها فکر میکردند که من در راهنمایی و رانندگی آشنا یا پارتی دارم. اما من فقط از خلاقیتم استفاده میکردم.
برای چند نفر این کار را انجام دادی؟
درست یادم نیست اما زنگ خور تلفنم خیلی بالا بود. بعضی از روزها واقعا حوصله نداشتم و تلفنها را ردتماس میکردم. اما روزهایی که پول لازم داشتم، همه تلفنها را پیگیری میکردم.
اعتیاد داری؟
بله. همین اعتیاد من را به اینجا رساند. من مدت زیادی است که اجبار به مصرف هستم. یکی از دلایل این کارم تهیه پول مواد بود. من وضع مالی خوبی هم نداشتم. بی پولی و اعتیاد من را وادار به این کار کرد.
خودت با این شگرد آشنا شدی یا از کسی یاد گرفتی؟
نه همش فکر خودم بود. همانطور که گفتم من بیپول شده بودم اما نمیخواستم دزدی کنم، تا اینکه با کارت هدیه یکی از دوستانم به عابربانک مراجعه کردم. کارت او خالی شده بود، همانجا بود که پرداخت خلافی با کارتهای هدیه به ذهنم رسید. برای نخستین بار این شگرد را با خلافی ماشین دوستم انجام دادم و جواب داد.
چرا برای پول درآوردن به دنبال شغل مناسبی نرفتی؟
من شغل خیلی خوبی داشتم با درآمد بسیار عالی. قبل از اعتیاد نمایندگی فروش خودرو در جنوب تهران را داشتم. در مدت کوتاهی وضع تغییر کرد. روز به روز اوضاع مالیام بهتر میشد. واقعا پول پارو میکردم. هر روز هم کلی آدم بهعنوان دوست دور من جمع میشدند. به آنها هم میرسیدم. کمکم میهمانیهای شبانه شروع شد. هر شب یکجا دعوت بودم، چون پول داشتم کلی آدم دور و برم بود، از این میهمانی به آن پارتی، مسافرت پشت مسافرت. آن زمان نمیفهمیدم که چه بلایی در انتظار من است. کمکم در میهمانیهای شبانه با مواد مخدر آشنا شدم، مصرف مواد شروع شد، اوایل تفننی بود، اما کمکم مصرف موادم بیشتر شد مثل همه معتادها. دیگر من معتاد شده بودم، توان و حوصله سرکار رفتن را نداشتم، بعد از مدتی کارم را ترک کردم و پولهایی را هم که جمع کرده بودم، کمکم خرج شد. مدتی که گذشت دیدم ورشکسته شدهام و پولی برای خرید مواد ندارم برای همین تصمیم گرفتم کلاهبرداری کنم.
منبع: شهروند