بسمه تعالی. پس از وبلاگ قدیمی ام در پرشین بلاگ، که بخاطر مشکلات فنی پرشین بلاگ، حدود دو سال از آرشیو آن از بین رفته است، به اینجا آمده ام. مطالب قدیمی ام را می توانید در Pasdaran.persianblog.ir مطالعه کنید. بعضی از مطالب مهم را به تناسب ضرورت اینجا بازنشر می کنم، هرچند مطالب دو سال اخیر از بین رفته است...

پیوندها

۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی نامه ۱۷۰ نفر از نمایندگان به روسای سه قوه درباره حمایت از نرم افزارهای پیام رسان داخلی و ساماندهی فیلترشکن ها قرائت شد.

متن این نامه به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، همانطور که مستحضرید در چند ماه گذشته بدخواهان و دشمنان ملت ایران با سوء استفاده از برخی زمینه های داخلی حداکثر بهره را از پیام رسان های خارجی برای ایجاد ناامنی و فساد و آشوب در شهرهای کشور برده اند. حمله داعش به مجلس شورای اسلامی، ترویج خشونت، ایجاد آشوب های خیابانی اخیر، اشاعه اعمال منافی عفت، فروش مواد مخدر و روان گردان ها، تنها گوشه ای از اقدامات دشمنان ملت ایران در بستر پیام رسان های خارجی بوده است.

ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی به منظور تقویت و حفظ استقلال سیاسی و فرهنگی کشور و پیشگیری از ناامنی و تعدی به حقوق خصوصی آحاد جامعه و صیانت از فرهنگ و هویت ایرانی-اسلامی و تامین حقوق شهروندی و آزادی های مشروع، امنیت و آسایش مردم و نیز حمایت از فن آوری های بومی و توانمندی های داخلی، از شما روسای محترم قوا خواستاریم ضمن حمایت از پیام رسان های داخلی، دستور فرمائید این پیام رسان ها جایگزین پیام رسان های خارجی شوند و نسبت به ساماندهی فیلترشکن ها نیز اقدام عاجل به عمل آید.»

منبع: مهر

درخواست 170 نماینده برای ساماندهی فیلترشکن ها و حمایت از پیام رسان داخلی

  • ابوذر منتظرالقائم

سردار سرتیپ بسیجی، محمدرضا نقدی، معاون فرهنگی سپاه پاسداران در خصوص چالش‌های پیش آمده پیرامون شبکه‌های اجتماعی، طی نامه ای به رئیس جمهور، مطالب مهمی را مطرح و نسبت به روند کنونی مدیریت فضای مجازی هشدار دادند. متن کامل این نامه به شرح زیر است:


http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/94-07/13/farhangnews_150773-436717-1444035289.jpgبسم‌الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای حسن روحانی

با سلام


همان‌گونه که مستحضرید امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات و نیز فضای مجازی جزئی لاینفک از ابزار زندگی جامعه بشری است و همه اذعان دارند که جامعه‌ای می تواند به پیشرفت بیشتری برسد که حداکثر استفاده را از این ظرفیت بنماید.


گمان نمی کنم حتی یک نفر عاقل و دلسوز در کشور وجود داشته باشد که ضرورت بهره‌گیری هر چه بیشتر و فراگیرتر فضای مجازی را نفی کند، هر چند جوسازی‌ها و عوام فریبی‌هایی در این زمینه صورت می‌گیرد، ولی اختلاف نظرها در این حوزه به هیچ وجه مربوط به بود و نبود فضای مجازی و تعطیل یا برقراری آن نیست، بلکه اختلاف نظر بر سر نحوه مدیریت آن است.


مسأله این است آیا مدیریت این فناوری باید در اختیار ملت ایران باشد و یا اینکه زحمت را ایرانی بکشد و آقایی اش را دیگران بکنند؟


مردم عزیز ایران حق دارند بدانند چه اتفاقی دارد می افتد:


واقعیت این است که فناوری اطلاعات و ارتباطات و آن‌چه ما آن‌را فضای مجازی می‌نامیم، از ۴ جزء تشکیل شده است.


۱- بستر شبکه‌های ارتباطی
۲- زیر ساخت‌های عمرانی و انرژی
۳- نرم‌افزارها
۴- محتوا


https://media.mehrnews.com/d/2016/07/31/2/2156622.jpgحال چند سؤال اساسی مطرح است:


سؤال اول) چه کسانی در بیابان‌ها و خیابان‌های کشور با تحمل خطرات فراوان و مشکلات حاد زیر آفتاب سوزان و بارش برف و باران و یخبندان، ده‌ها هزار کیلومتر فیبر نوری را زیرزمین می‌خواباند؟ پاسخ روشن است کارگران و مهندسان ایرانی

سؤال دوم) چه کسانی این فیبرها را که هر روز به‌خاطر حوادث، با قطعی و خرابی مواجه می‌شوند، نگهداری می‌کند؟ جواب معلوم است جوانان ایرانی

سؤال سوم) چه کسانی مراکز سوئیچ و کنترل فنی این شبکه‌ها را می سازد و نصب و راه اندازی می کنند؟ صنعتگران ایرانی

سؤال چهارم) چه کسانی با تحمل سختی ها و خطرات در گرما و سرمای شدید روی ارتفاعات و قلل مرتفع کشور دکل‌های مخابراتی را نصب می کند؟ جوانان ایرانی

سؤال پنجم) چه کسی با پرداخت هزینه‌های سنگین، بودجه این زیرساخت‌ها و ساختمان‌ها و ابنیه مورد نیاز این تأسیسات را تأمین می‌کند و می‌سازد؟ پول جیب مردم، عرق جبین مهندسان ایرانی

سؤال ششم) فضای مجازی نیاز به انرژی و برق و گاز در اقصی نقاط کشور دارد. چه کسی این‌ها را تأمین می‌کند؟ پول جیب و عرق جبین مهندسان ایرانی

سؤال هفتم) محتوای مورد نیاز مردم ایران در فضای مجازی را چه کسی تولید می‌کند؟ جواب روشن است، ۹۵% محتوا را خود مردم ایران تولید می‌کنند.

سؤال هشتم) نرم‌افزارهای تکمیلی را چه کسی تولید می‌کند!؟ ۸۵% آنرا نرم‌افزارنویسان و فناوران ایرانی

سؤال آخر این است که این شبکه عظیم که نرم افزار و سخت افزار و ابنیه و انرژی و شبکه ارتباطی و همه چیز آن را ما ایرانی‌ها با زحمت و سرمایه خودمان درست می‌کنیم، مدیریتش در دست کیست؟ در دست رژیم صهیونیستی و عناصر مشکوک آن رژیم این همه زحمات را ما مردم ایران می کشیم، سود آن‌را چه کسی می برد؟ با هر کلیک که ما می‌کنیم، دلارها به حساب چه کسی واریز می شود؟ به حساب آمریکا و مؤسسات استعماری وابسته به آن آیا این انصاف است!؟ آیا این عاقلانه است!؟


این که بدتر از دوران برده‌داری است. برده‌داران قدیم لااقل برای مدیریت بردگان خودشان باید در آفتاب می‌ایستادند و برای شلاق زدن باید خودشان هم عرق می‌ریختند، امروز آقای برده‌دار نشسته هزاران کیلومتر دورتر در ویلای اشرافی و گرم و نرم از جایش هم تکان نمی‌خورد، از یک طرف از همه ما بیگاری می‌کشد و جوان وکارگر و صنعتگر و فناور ایرانی را در مخاطرات فراوان به میدان کار می فرستند تا سامانه‌ها را آماده کنند و از طرف دیگر، با هر اشاره و انگشت ما پول به جیبش سرازیر می شود.


لااقل برده‌داران قدیم غذا و محل سکونت برده‌های خود را می‌دادند. امروز این برده‌داران مدرن به ملت ما که این همه زحمات را می‌کشند چه می‌دهند!؟


فحشا و نابودی نوامیس و اخلاق را به ملت‌ها پمپاژ می‌کنند. حجم بالای دروغ و شایعه و شبهه‌های دینی و اخلاقی را بر سر ملت آوار می کنند.


مواد مخدر و کالاهای بنیان برانداز خودشان را با فشار تبلیغات به جوانان ما تحمیل می‌کنند و هر موقع هم که سازمان های اطلاعاتی غرب بخواهند این فضا را تبدیل به ارتش جنگی برای به آشوب کشیدن کشور و آتش زدن مساجد و امامزاده‌ها و مغازه‌ها محل کسب و کار مردم و از بین بردن امنیت کشور می‌کنند.


http://static3.eghtesadnews.com/thumbnail/JSDdNrJuev5F/rygr_OlXE1SXyfNcng8g_k74A2NhtW9cik2q-fLsewjQ6jJCD0ElJ6bZHC3eiEK-/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1+%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C.jpgاین چه معامله زشت و تحقیرآمیزی است که ما با ملت خودمان می‌کنیم؟


آقای رئیس جمهور!

حرف ما یک جمله بیشتر نیست و آن این‌که اگر همه زحمات و حمّالی‌های فضای مجازی بر گردن ما ایرانی‌هاست، مدیریت آن هم باید به دست ایرانی باشد.


انواع شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان های ایرانی به دست دانشمندان و فناوران ایرانی تولید شده است که با قدری حمایت توسط دولت می‌تواند فراگیر شود. چرا باید قدر این ظرفیت‌ها را ندانیم؟ چرا باید بجای ایجاد شغل برای جوانان متخصص ایرانی در این عرصه برای جوانان روسی و آمریکاییها شغل ایجاد کنیم؟ چرا جوانان متخصص خودمان را باور نداریم؟ آیا این باورپذیر است کشوری که ۱۰ سال پیش ماهواره طراحی کرده و ساخته و با موفقیت در مدار قرار داده است کشوری که شبیه‌سازی موجودات زنده را در توان دارد، کشوری که پیچیده‌ترین رادارها و سامانه‌های الکترونیک و جنگ الکترونیک را با طراحی بومی می‌سازد، از ساختن یک پیام‌رسان بومی که بقدر یک درصد این سامانه ها هم پیچیدگی فنی ندارد عاجز باشد!؟ اگر وزارت ارتباطات کشوری که ده سال پیش ماهواره پرتاب کرده توانایی راه اندازی یک نرم افزار پیش پا افتاده را ندارد عوضشان کنید.


خیلی بی انصافی است که با ادبیات انگلیس ها و شاه با مردم خودمان صحبت کنیم و هر کس را که مخالف سلطه اجانب است مخالف پیشرفت بنامیم.


ما می‌گوییم فضای مجازی باید ده‌ها برابر این توسعه بیابد، امّا با مدیریت ایرانی، نه مدیریت دشمن.


در بهره‌برداری از فضای مجازی ما فقط در دو راهی انسداد-ولنگاری که افراط و تفریط است قرار نداریم، بلکه راه سومی هم وجود دارد که همان راه اعتدال است، نه انسداد و ولنگاری، بلکه بهره‌برداری هر چه گسترده‌تر از فضای مجازی با مدیریت ایرانی؛ همان راهی که اکثریت کشورهای مقتدر جهان می‌روند و می‌بینیم حتی کشورهایی که هیچ اختلاف اساسی فرهنگی و سیاسی با آمریکا و رژیم صهیونیستی ندارند، مدیریت فضای مجازیشان را به آن‌ها نمی‌دهند.


https://static1.parsnews.com/thumbnail/xMKKSrEyWD10/RPuv0d_zoPCIh7bhwA8pIv6YclDD_Z723yAWxjTqCN1h7MFxXj2btawH63Q7IRT8BCuevztxf-H0rkyEiTasnpv9Rl8WB4Jw1E9af1LkAgZAkqRjaI9Rq2veZ4auBFhde3YPz5T_wkeTnqBADqgYpdS6oAQtOdXy/%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C.jpg این‌که همه زحمات را ما بکشیم و سود کلان و بی شمار مالی و استفاده از آن به‌عنوان اهرم ناامن‌سازی کشور برای دشمنان باشد، این برده‌داری است. شکی نیست هر که به این بردگی مدرن رضایت دهد، در بر باد رفتن نوامیس ملّت شریک است، آن‌که به این وضع خفّت‌بار؛ یعنی مدیریت بیگانگان بر فضای مجازی کشور رضایت دهد، در خون بیگناهانی که در حوادث و اغتشاشات تحمیلی بیگانگان بر زمین می‌ریزد، شریک است. تصور اینکه متخصصان ایرانی نمی توانند این شبکه را بومی کنند بزرگترین توهین به دانشگاهیان ماست که سامانه هایی دهها برابر پیچیده تر را طراحی کرده و ساخته اند.


همین امروز راه را بر ظرفیت‌های بی‌شمار داخلی باز کنید و آن‌ها را جایگزین اجانب نمایید که فردا دیر است.


آقای رئیس جمهور! نپسندید که ملت ایران به بردگی برود! شما به پاسداری از عزّت و منافع ملت ایران قسم خورده اید. آقای رئیس جمهور به بردگی ملت ایران رضایت ندهید.

و السلام علی من اتبع الهدی
بسیجی خادم ملت ایران محمدرضا نقدی

  • ابوذر منتظرالقائم

پس از پایان یافتن اغتشاشات اخیر در هفته‌های گذشته، نحوه کشته‌شدن‌ و هویت فردی در سنندج در اثنای این اغتشاشات به مسئله برخی رسانه‌های بیگانه تبدیل شد و درباره آن حواشی به‌وجود آوردند.

رسانه‌های بیگانه در این زمینه مدعی شدند که "سارو قهرمانی" شهروندی است که در حین اغتشاشات شهر سنندج بازداشت و پس از چند روز، جنازه وی که در آن آثار ضرب‌وشتم وجود داشته، به خانواده‌اش تحویل داده شده است. این رسانه‌ها همچنین ادعا کردند که "سارو قهرمانی" پیشتر به‌دلیل "هواداری از احزاب کُرد" بازداشت شده بود.

همزمان با تلاش رسانه‌های خارجی برای جعل هویت و نحوه کشته‌شدن این فرد، برخی در داخل کشور نیز که سابقه محکومیت امنیتی و هواداری از فتنه 88 را دارند، به حمایت از  "سارو قهرمانی" پرداخته تا جایی که او را "شهید" و در تعبیر دیگر او را "کارگر ساده رستوران"، "پیک موتوری" و "آرام و محجوب" نامیدند.

مهدی محمودیان فعال اصلاح‌طلب و از محکومان امنیتی فتنه 88، سارو قهرمانی عضو گروهک کومله را "شهید" خطاب کرد

بهاره رهنما، هنرپیشه می‌گوید سارو قهرمانی آرام و محجوب بوده و مدتی در رستورانش پیک موتوری بوده است

اما سؤال اینجاست که؛ "سارو قهرمانی" کیست؟ آیا او به‌خاطر اغتشاشات اخیر بازداشت و پس از شکنجه‌شدن، کشته شده است؟ آیا او صرفاً یک شهروندی معمولی یا کارگر ساده رستوران یک هنرپیشه بوده، واقعیت ماجرا چیست؟

** سارو قهرمانی کیست؟

سارو قهرمانی متولد 1372  بوده که به‌دلیل ارتباط داشتن با گروهک‌ تروریستی کومله و تلاش برای ترور یک فرد در سال 91 توسط دستگاه‌های امنیتی بازداشت و طی مراحل قضایی به تحمل 5 سال حبس محکوم می‌شود اما به‌دلیل رأفت اسلامی پس از گذراندن 2 سال از زندان آزاد می‌شود. آن‌طور که پدر "سارو" اعلام کرده، وی پس از آزادی دوباره به گروهک کومله پیوسته و اندکی بعد هم توسط همین گروهک به سلاح تجهیز شده است.

از سویی فرماندار سنندج درباره سوابق بزهکاری "قهرمانی" می‌گوید: "وی دارای سوابق متعدد از جمله تهدید و ارعاب شهروندان و حمل سلاح غیرمجاز بوده است".

فیلم: پدر سارو قهرمانی از عضویت پسرش در گروهک تروریستی کومله می‌گوید

به‌گفته این مقام دولتی کشته شدن سارو قهرمانی در ناآرامی‌های اخیر، صحت ندارد، بلکه وی روز 4 دی ماه در یک پارکینگ‌ شهر سنندج اقدام به تهدید مسلحانه یکی از شهروندان می‌کند و دقایقی بعد از محل متواری می‌شود که در این ارتباط فرد تهدیدشده از او نزد پلیس شکایت کرده و نهایتاً سارو قهرمانی وقتی به‌همراه یکی از مرتبطین خود تحت تعقیب مأموران قرار می‌گیرد، بدون توجه به فرمان ایست مأموران سعی به فرار کرده و سپس به‌سمت مأموران تیراندازی می‌کند ولی در جریان درگیری با مأموران، کشته می‌شود که مستندات آن نیز وجود دارد.

پیش از این نیز، در یک مورد مشابه، برخی اکانت‌های مخالف جمهوری اسلامی در فضای مجازی، یک عامل سرویس‌های بیگانه را که همسرش نیز عضو رسمی گروهک تروریستی پژاک بوده در اقدامی عجیب، زندانی امنیتی معرفی کرده توانستند هشتگی درباره وی را به ترند جهانی تبدیل کنند.

به‌تازگی تصاویری به دستمان رسیده که نشان می‌دهد سارو قهرمانی مسلح بوده و با خودروهایی که آرم گروهک تروریستی کومله روی آن حک شده، عکس یادگاری گرفته است.

در ذیل چند تصویر از سارو قهرمانی با حمل سلاح را مشاهده کنید:

  • ابوذر منتظرالقائم

اعتراضات اخیر که در برخی از نقاط کشور به اغتشاش کشیده شد با اغتشاشات سال 88 تشابه و البته تفاوت های فراوانی داشت. یکی از این تفاوت‌ها دخالت بسیار زودهنگام و علنی دشمنان ایران در همان ساعات ابتدایی تجمعات بود. در مقابل پروژه کشته‌سازی توسط رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی وجه تشابه این 2 حادثه بود.

در روزها و هفته‌های گذشته شبکه‌های معاند و در راس آن‌ها کانال تلگرامی آمدنیوز که پس از مسدودشدن توسط تلگرام با کمک پاول دوروف با نام دیگر تحرکاتش را آغاز کرد، از هر حربه‌ای برای به هم ریختن آرامش جامعه ایران استفاده کرد.

* نوجوانی که خودش شایعه مرگش را تکذیب کرد

یکی از اصلی‌ترین شایعات روزهای ابتدایی، اغتشاشات 96، کشته شدن امیرحسین پاپی نوجوان 13 ساله اهل دورود آن هم توسط نیروهای امنیتی در اعتراضات تهران عنوان شد.

پس از انتشار این شایعات بود که فیلمی از امیرحسین پاپی منتشر شد که خودش در این فیلم صحبت کرد و دروغ ضدانقلاب را این گونه برملا کرد.

* دایه مهربان‌تر از مادر

طی روزهای اخیر هم نام شخص دیگری در شبکه های اجتماعی معاند به عنوان دستگیر شده های اعتراضات اخیر دیده شد؛ سارو قهرمانی.

حتی یکی از بازیگران خانم هم درباره او نوشت: او یاغی و سرکش نبود و چنین سرنوشتی نباید برایش رقم می خورد.

اما سارو قهرمانی کیست؟ آیا او در اعتراضات اخیرکشته شده است؟ شاید پاسخ این سوال را هیچ کس بهتر  از پدرش نمی تواند، بدهد. اظهارات پدر وی را ببینید:

همان گونه که مشاهده شد، پدر سارو قهرمانی تصریح کرد که پسرش از اعضای مسلح گروه کومله بود و به همین اتهام مدت 2 سال زندان را تحمل کرد. سارو قهرمانی بعد از آزادی از زندان مجددا با گروهک کومله ارتباط گرفت. مسلح بودن وی همواره مورد انتقاد پدرش بود. وی در اغتشاشات اخیر حضور یافت و در درگیری با نیروهای انتظامی کشته شد و نه در زندان و زیر شکنجه!

*‌«قاچاقچی دیپلمه‌ای» که دانشجوی شهید جا زده شد!

شایعه دیگری که روزهای اخیر در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پاکرد، شایعه کشته شدن جوان 23 ساله ای به نام سینا قنبری در زندان اوین بود. برخی از پیاده نظام دشمنی در شبکه‌های اجتماعی سعی کردند با اضافه کردن پیشوند نام «دانشجو» به سینا قنبری فشار افکار عمومی را به جمهوری اسلامی بیشتر کنند. در این میان یکی از نمایندگان مجلس و خانم بازیگری که بارها با توئیت‌هایش از متهمان دفاع کرده، در آتش این ماجرا دمیدند.

اما دم خروس ضدانقلاب زمانی بیرون زد که بررسی‌ها نشان داد، سینا قنبری نه تنها دانشجو نبوده بلکه قاچاقچی مواد مخدر بود.

حجت الاسلام محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری روز گذشته (96/10/24) تصریح کرد: فردی که در دستشویی زندان اوین خودکشی کرده معتاد بوده و دانشجو هم نبود.

محبی مدیر کل زندان‌های استان تهران نیز سناریوی کشته‌شدن وی را رد کرد.

حتی هفته گذشته خانواده مرحوم سینا قنبری در نامه‌ای به مردم و رهبر معظم انقلاب با محکوم کردن سوء استفاده رسانه‌های معاند، بدلیل فراخوان‌های ضدانقلاب برای اخلال در مراسم تشییع و تدفین این جوان ناکام نوشتند: علی رغم تلاش های پوچ و هرز معاندان، مراسم خاکسپاری عزیز دلمان، خارج از حواشی، با نظم مناسب برگزار شد.

طیبه سیاوشی و محمود صادقی از نمایندگان مجلس که پیگیر بازداشتی‌های اخیر بودند، نیز خبر خودکشی سینا قنبری در زندان اوین را تایید کردند.

* وقتی به خبرنگار مرحوم روزنامه قدس هم رحم نمی‌کنند

 «یک خانم (راضیه اسماعیلیان) با فرزند در شکمش چند روز پیش به دلیل پرتاب گاز اشک آور و تیرهوایی که ماوران میزدن شوک بهش وارد شد خودش به همراه فرزند در شکمش فوت شدند» این شایعه نیز طی روزهای گذشته در کانال ها و رسانه های ضدانقلاب به خصوص منافقین دست به دست شد.

اما واقعیت ماجرا چه بود؟

ترفندی که برخی از این رسانه‌های ضدانقلاب به کار گرفتند، همان ابزار قدیمی فوتوشاپ است. آن ها برای ساخت اعلامیه ساختگی خود تصویری  از مرحوم مریم زنگنه دبیر اجتماعی روزنامه قدس را که هفته گذشته براثر بیماری سرطان درگذشت را به عنوان کشته شدگان این حوادث منتشر کردند غافل از این که رسانه های کشور خبر فوت وی را پیش از این در رسانه‌های خودشان کار کرده بودند.

یکی از مدیران روزنامه قدس در این باره می‌گوید: از خباثت ضدانقلاب همین بس که کارش از کشته سازی گذشته و به اعتبار و آبروی آبرومندان خدشه وارد می کند. تصویری که اخیرا در فضای مجازی منتشر شده است  مربوط به  سرکار خانم مریم زنگنه از خبرنگاران روزنامه قدس است که هفته گذشته پس از دوره طولانی بیماری دار فانی را وداع گفت.

* مصادره قربانیان حادثه حمله به خودروی آتش‌نشانی

یکی از دغدغه‌های ادمین‌های کانال تلگرامی آمدنیوز پر کردن محتوا است. آن‌ها به این منظور هرخبر، مطلب، عکسی که بدستشان می رسد را بدون اندکی اطلاع از درستی یا نادرستی آن منتشر می‌کنند. البته برخی دیگر این موضوع را تکنیک آن‌ها برای مسموم کردن فضا است.

برای نمونه این رسانه معاند، تصویر 2 قربانی حمله اغتشاش گران به ماشین آتش نشانی(که منجر به کشته شدن این پدر و پسر شد) را به عنوان کشته شدگان حوادث اخیر در شهر دورود توسط ماموران قالب می کند.

این حجم از دروغ پراکنی درحالی مطرح می‌شود که پدر غلامرضا و پدربزرگ شهریار هداوند که بااقدام دور از انسانیت اغتشاش‌گران کشته شدند، در گفت‌وگو با تسنیم ضمن محکوم کردن اقدامات ضدانقلاب، اظهار داشت: به رسانه‌های خارج از کشور از اینجا اعلام می‌کنم هر موضوع داخلی که هست به خودمان مربوط است و به هیچ دولت و سازمان خارج از کشور ارتباطی ندارد.

* توسل به فیلم تشییع بزرگان ایل بختیاری

این کانال‌ ضدانقلاب و معاند طی روزهای گذشته هم با انتشار تصویری مدعی شد که 2 نفر(به اسم های امین رمضانی و آرش خدری)در جریان اعتراضات مسجد سلیمان کشته شدند.

این کانال همچنین با انتشار فیلم کوتاهی مدعی شد که تشییع جنازه با شکوهی برای این کشته‌شدگان برگزار شد.

اما در همین رابطه حجت الاسلام امینی، امام جمعه مسجدسلیمان شایعه کشته شدن کسی در اعتراضات هفته‌های اخیر مسجدسلیمان را به شدت تکذیب کرد.

وی اضافه کرد: در این اتفاقات هیچ کسی کشته نشده است فقط خادم مسجد امام حسین(ع) به نام عباس خدری، از سوی فتنه‌گران مورد تعرض قرار گرفت و مجروح شد.

همچنین یک منبع آگاه در خصوص فیلم منتشر شده که ادعا می شود تشییع جنازه کشته‌شدگان این حادثه است، به خبرنگار ما گفت: این فیلم قدیمی است و به هیچ وجه به روزهای اخیر اختصاص ندارد بلکه فیلم مذکور به تشییع یکی از بزرگان ایل بختیاری اختصاص دارد.

حجت الاسلام محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه ظهر دیروز در صد و بیست و سومین نشست خبری خود درباره جان باختن یک فرد معتاد که در کلانتری اراک خودکشی کرده بود، را تایید کرد و گفت: این فرد مواد مخدر هم همراه خودش داشت و هنوز به زندان معرفی نشده بود.

قاسمی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مرکزی در گفت‎وگو با میزان نیز با اشاره به خودکشی یکی از متهمان در بازداشتگاه کلانتری 12 اراک گفت: این فرد چندین سابقه کیفری و سابقه حمل مواد مخدر و خودزنی را در پرونده خود داشته است.

 وی اضافه کرد: آثار خودزنی بر روی جسد این فرد محرز است؛ از طرفی فیلمی از لحظه خودکشی وی نیز موجود می باشد، بنابراین با توجه به شواهد و قرائن موجود مرگ این فرد بر اثر خودکشی در کلانتری تایید شده است.

اما کانال آمدنیوز در این باره شایعه کرده که وی از معترضان اعتراضات هفته گذشته بوده که توسط نیروهای امنیتی کشته شده است.

حالا سند آمدنیوز از این ماجرا را در ادامه مشاهده کنید:

گذشته از این که آمدنیوز برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی این متن احساسی را بدون سند مستدل، منتشر کرده، نکته قابل تامل تکرار همین پست در روزهای دیگر است تا بلکه سروصدای بیشتری در فضای مجازی به راه بیاندازد.(به زمان انتشار پست ها توجه کنید)

* تکذیب مرگ محسن عادلی در بازداشتگاه

رسانه های معاند از محسن عادلی به عنوان سومین کشته اعتراضات هفته های گذشته کشور نام بردند. این رسانه ها از یک سو مدعی هستند که وی تحت شکنجه فوت شد که اصلا وی جزو بازداشتی‌های این حادثه هم نبود. آن ها همچنین مدعی شدند که مسئولان جمهوری اسلامی گفته‌اند که وی خودکشی کرده است!

این درحالی است که امیر عیسی‌زاده معاون سیاسی فرمانداری دزفول گفت:‌ جوانی به نام محسن عادلی در جریان نا آرامی های دهم دی ماه در کوی مدرس دزفول مصدوم شده و در بیمارستان جان باخت.

وی مرگ محسن عادلی، مصدوم آشوب دهم دی ماه دزفول در بازداشتگاه را تکذیب کرد و گفت: هیچ فردی در حوادث اخیر در بازداشتگاه در دزفول فوت نکرده است.

ارسلان جعفری شهنی سرپرست فرمانداری دزفول هم اعلام کرد: در حوادث اخیر هیچ فردی در شهرستان دزفول در هنگام بازداشت فوت نشده و این خبر را تکذیب کرد.

همچنین سرهنگ علی الهامی فرمانده انتظامی دزفول نیز تاکید کرد: طبق بررسی‌های به عمل آمده فردی به نام محسن عادلی در ایام نا آرامی‌های اخیر در دزفول بازداشت نشده است.

 
  • ابوذر منتظرالقائم

چند وقت است که بطور دقیق، عملکرد سیستمهای پراکسی را بررسی می کنم . چیز مهمی که به چشمم می خورد این است که شرکتهای ژاپنی ارائه دهنده خدمات VPS با نهاد BBG حکومت آمریکا در ارائه خدمات فیلترشکن همکاری نزدیکی دارند.

برای نمونه، پراکسی معروف سایفون که متعلق به BBGاست از سرورهای شرکتها ژاپنی برای ارائه ترافیک به ایران استفاده می کنند.

بهتر است در چند کلمه اول خود این BBG  را معرفی کنم . BBG که مخفف Broadcasting Board of Governors است، نهاد عالی حکومت آمریکا برای عملیات رسانه ای خارجی می باشد. روشن است که هدف این نهاد از عملیات رسانه ای، صرفا در چهارچوب منافع این رژیم تعریف می شود.نکته قابل توجه آنکه رسانه های رسمی خارجی دولت آمریکا یعنی RFE/RL’s Radio Farda یعنی همان رادیو اروپای آزاد و رادیو آزادی  که از سوی سازمان CIA علیه شوروی برنامه پخش می کرد و صدای آمریکا-VOA - Voice of America از سوی این نهاد پشتیبانی می شود.

  • ابوذر منتظرالقائم
 ابوالفضل حسن بیگی (عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس) از قول مساعد مسئولان مربوطه برای رفع فیلتر تلگرام تا فردا (پنج‌شنبه) در جلسه این کمیسیون خبر داد.
 
در این خصوص دو نفر از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با ایلنا، این ادعای حسن‌بیگی را تکذیب کردند.
 
محمدابراهیم رضایی (دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس) گفت: من در جلسه کمیسیون امنیت ملی چنین چیزی را نشنیدم. شاید این خبر را به صورت خصوصی به آقای حسن بیگی گفته‌اند.
 
مصطفی کواکبیان، دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی نیز در خصوص ادعای حسن‌بیگی گفت: تا زمانی که من در جلسه کمیسیون بودم کسی چنین قولی نداد. البته در روزهای گذشته قرار بود که تلگرام تعیین تکلیف شود اما کسی چنین قولی به کمیسیون امنیت ملی نداد و من چنین چیزی نشنیدم. تا وقتی که من در جلسه بودم چنین بحثی مطرح نشد.
 
همچنین یکی از مسئولان وزارت ارتباطات از صحت ادعای رفع فیلتر تلگرام تا  فردا (پنجشنبه) اظهار بی‌اطلاعی کرد.
  • ابوذر منتظرالقائم

شش سال و نیم پیش تظاهرات گسترده‌ای در لندن آغاز شد که نقطه آغاز آن، بی‌اعتنایی پلیس به  اقدام یکی از نیروهایش در قتل جوان ۲۹ ساله‌ای به نام مارک داگن در تاتنهام بود. با گسترش تظاهرات به لندن، بیرمنگام، وست برومویچ، منچستر، لیورپول و مانند آن، نارضایتی از سایر وعده‌های انجام‌نشدهِ دیوید کامرون بر آتش اعتراضات افزود و یک رخداد کم‌سابقه را در بریتانیا رقم زد.

۵ نفر کشته شدند، ۱۶ نفر مجروح شدند، تعدادی از ماشین‌های پلیس و اتوبوس‌ها به آتش کشیده شد و محل کسب و زندگی بسیاری از مردم آسیب دید. مجموع خسارت‌ها ۲۰۰ میلیون پوند برآورد شد. اما آنچه پس از چند روز توجه بسیاری از محافل رسمی و اقشار مردمی را به خود جلب کرد، نه خود اعتراضات، بلکه نحوه برخورد پلیس و دادگاه‌ها با آن بود.

ابتدا گفته می‌شد پلیس برای حفظ حقوق شهروندانِ بازداشت‌شده مجبور به برگزاری جلسات فوق‌العاده حتی در ساعات نیمه‌شب شده است، زیرا براساس قوانین بریتانیا، پلیس می‌تواند مظنونان به ارتکاب جرایم را حداکثر تا بیست و چهار ساعت بازداشت و با حضور وکیل مدافع، تحت بازجویی قرار دهد اما برای ادامه بازداشت ملزم است همراه با متهم و وکلای او در برابر دادگاه بدوی حاضر شود. قضات دادگاه بدوی پس از رسیدگی به شکایت پلیس در دادگاه علنی در مورد تبرئه متهم و آزادی او، تایید اتهام و تعیین مجازات و یا ارجاع پرونده به دادگاه بالاتر و همچنین آزادی وی به قید وثیقه و یا ادامه بازداشت تا زمان برگزاری دادگاه بعدی تصمیم گیری می‌کنند.

با این حال وقتی تصاویری از برخورد پلیس با تظاهرات‌کنندگان و همچنین احکام دادگاه‌ها در مورد بازداشت‌شدگان منتشر شد تعجب همگان و اعتراض حامیان حقوق بشر را برانگیخت.

برخورد پلیس با معترضان

از آنجا که تظاهرات همزمان با جشنواره موسیقی لندن اوج گرفت و بیم آن می‌رفت ترتیبات دولت برای المپیک ۲۰۱۲ لندن را تحت تأثیر قرار دهد، فقط در این شهر ۱۶ هزار پلیس مستقر شدند.

نخست وزیر انگلیس در مورد استفاده از گلوله‌های پلاستیکی و تفنگ های آب‌پاش برای کنترل اوضاع به اغتشاشگران هشدار داد و حتی تصاویری از استفاده از سگ های آموزش‌دیده و اسب برای برخورد با معترضان منتشر شد. یورش پلیس به منازل تظاهرات‌کنندگان خشم بسیاری را علیه دولت بریتانیا بیشتر کرد به ویژه زمانی که گزارش‌های پراکنده حاکی از خشونت پلیس در ورود و تفتیش خانه‌ها بود.

میان‌داری شبکه‌های اجتماعی

تظاهرات خیلی سریع از تاتنهام به همه شهرها گسترش یافت که نشان از اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی بود. پلیس نیز از خجالت همه درآمد و بیش از سه هزار نفر را در شهرهای مختلف بازداشت کرد. نیروهای امنیتی بر این باور بودند که استفاده از شبکه اجتماعی توییتر و همچنین فناوری پیام رسان گوشی‌های بلَک‌بِری این امکان را به معترضان داده تا پلیس را در سرکوب آشوب‌ها ناکام سازد. از سویی دولت دائماً به فیلترکردن توییتر تهدید می‌کرد و از سوی دیگر برخی گروه‌های مردمی از طریق همین شبکه‌ها برای حضور مردم در خیابان‌ها با هدف پاکسازی معابر و مقابله با موج آشوب‌طلبی علیه دولت فراخوان می‌دادند.

به گزارش گاردین، شبکه‌های اجتماعی و به خصوص پیام رسان بلک بری، میان‌دار این آشوب‌ها می‌شوند به قول خودشان، «بنزین بر آتش اعتراضات می‌ریزند». نخستین جرقه‌ها و فراخوان‌ برای تجمع یا ارسال تصاویر از تجمعات در فیسبوک زده شد.

"لطفا تصاویر و ویدئوها از [اعتراضات] امشب تاتنهام را ارسال کنید و این پیام را با دیگران به اشتراک بگذارید..."

اما در توییتر فضا کمی تندتر از فیسبوک بود. کاربران محل‌هایی را برای حمله و به آتش کشیدن اعلام می‌کردند. اداره پلیس لندن (اسکاتلند یارد) اعلام کرد دعوت به خشونت در توییتر را تحمل نخواهد کرد و البته بدون مجازات هم نخواهد بود. همان زمان معاون پلیس لندن تایید که افسران این اداره، از توییتر درباره اعتراضات و آشوب‌ها تحقیق خواهند کرد.

اما 37 درصد جوانان بریتانیایی از گوشی‌های بلک بری استفاده می‌کنند؛ پیام رسان ویژه و کمتر شناخته‌شده بلک بری (به نام BBM = BlackBerry Messenger) اما تجمعات قدرتمندتر و گسترده‌تری را سازمان‌دهی می‌کرد. از طریق این پیام رسان، تظاهرات کنندگان قادر بودند پیام‌هایشان را بصورت گروهی برای تعداد زیادی از مخاطبان خود ارسال و آنان را به خیابان فرابخوانند. در آشوب‌های آن سال، بلک بری به سلاحی در دست جوانان انگلیسی تبدیل شده بود که می‌توانستند با ارسال پیام‌های انبوه و رایگان، تجمعات خود را سازماندهی کنند.

همچنین برخلاف فیسبوک و توییتر، بسیاری از پیام های پیام رسان بلک بری قابل ردیابی از طرف دستگاه‌های امنیتی نبود. یکی از این پیام‌های فراگیر،  «همه ساکنان لندن»  را به تخریب فروشگاه‌های خیابان آکسفورد فراخوانده بود. و بدین ترتیب فراخوان برای تخریب و حمله صادر می‌شد.

شبکه‌های اجتماعی در خدمت امنیت کشور

اما پلیس انگلیس هم تنها در خیابان به فکر مقابله و درگیری نبود؛ افسران این اداره با مسوولان شرکت بلک بری وارد مذاکره شدند و آنها را به همکاری برای شناسایی و بازداشت ارسال ‌کنندگان این پیام‌ها مجاب کردند.

بیانیه شرکت بلک بری مبنی بر اعلام همکاری با مقامات پلیس لندن موجب نگرانی کاربران این گوشی‌ها شد. اما این شرکت کانادایی تاکید کرد که به هر شکلی که بتواند با مقامات پلیس لندن براساس قانون اساسی انگلیس، [برای شناسایی عوامل آشوب‌ها] همکاری خواهد کرد.

دریافت اطلاعات تنها به بلک بری محدود نبود و کاربران فیسبوک و توییتر نیز که دعوت به آشوب کرده بودند، به گفته معاون پلیس لندن، در تحقیقات این اداره شناسایی و دستگیر می‌شدند. این تنها یکی از اقدامات پلیس برای شناسایی عوامل اغتشاش و آشوب در شبکه‌های اجتماعی بود.

پلیس تصاویر متعددی از آشوبگران منتشر می‌کرد و از مردم می‌خواست آنها را شناسایی کنند. تظاهرات‌کنندگان اما تلاش می‌کردند با پوشاندن چهره خود با این حربه پلیس مقابله کنند، غافل از اینکه چنین کاری آنها را در افکار عمومی به عنوان «آشوبگر»، و نه «معترض» نشان می‌دهد.

کامرون نه تنها تلاشی برای پنهان‌کردن برخورد خشن با تظاهرات کنندگان نکرد بلکه از نزدیک‌بودن تاریخ المپیک ۲۰۱۲ میلادی استفاده نمود و گفت : تنها یک سال پیش از آغاز بازیهای المپیک باید وجهه خوش انگلیس را به جهانیان ثابت کنیم و نشان دهیم آنچه که در بریتانیا روی می‌دهد نماد مردم کشور نیست. دیوید گفت در حال بررسی قوانین منع آمد و شد است و هشدار داد اگر نیاز باشد ارتش را وارد شهرها می‌کند. او ادامه داد: خسارات به افرادی که متحمل ضرر و زیان شده‌اند، پرداخت می‌شود. کامرون تصریح کرد: این ناآرامی ها به علت مشکلات اقتصادی و فقر نیست، بلکه برخی از افراد سودجو و «بخش بیمار جامعه» از این مسئله سوء استفاده کرده و در پی غارت مغازه ها هستند.

این برخوردهای خشن البته همیشه به نفع پلیس نبود. بارها مأموران پلیس دچار شکستگی شدند و حتی در یک مورد، دوربین مداربسته پلیس تصاویری را از حمله یک خودرو به مأموران خود را ثبت کرد. پلیس دستپاچه شده بود و فقط دستگیر می‌کرد. نگرانی از قرارگرفتن معترضان در کنار تبهکاران در زندان و حتی افزایش تعداد زندانیان نسبت به ظرفیت زندان‌ها موجب شد «بلانت» رئیس سازمان زندان‌ها مجبور به پاسخگویی شود. او البته اطمینان داد که فکر همه چیز را کرده و مکان‌های اضافی را در نظر گرفته است.

احکام عجیب در دادگاه‌های بدوی

دو مرد ۲۱ و ۲۲ ساله به نام‌های بلکشاو و ساتکلیف با وجود عدم سابقه کیفری به دلیل فراخوان اعتراض در صفحه فیس‌بوک محکوم به چهار سال حبس شدند. فرد دیگری به دلیل پیام مشابه به ۳۳ ماه زندان، مرد دیگری نیز به دلیل دزدیدن چند بطری آب معدنی به قیمت ۳.۵ پوند محکوم به شش ماه حبس و از همه جالبتر، جوانی ۲۱ ساله به نام فرناندز به دلیل دزدیدن یک بستنی به ۱۶ ماه زندان محکوم شدند.

بلافاصله رئیس سابق دادستانی بریتانیا نسبت به عدم تناسب جرم و مجازات در احکام صادره در دادگاه‌های انگلستان نسبت به معترضان هشدار داد. «جیم بران» تحلیلگر انگلیسی با اشاره به حکم ۴ سال زندان برای پیام در فیس‌بوک گفت «یک مرد جوان دیگر که فکر کنم در فیس‌بوک یا کلا در اینترنت خواستار تخریب و چپاول یک سوپرمارکت شده بود، تنها محکوم به این شد که نامه‌عذرخواهی بنویسد. بنابراین این تفاوت عمده وجود دارد و این امر نشانه واضحی است بر این‌که بعضی دادگاه‌ها با توجه به آن‌چه که فکر می‌کنند الزامات سیاسی است، اقدام می‌کنند... من فکر می‌کنم دستگاه قضایی (با دخالت دولتی) مبارزه خواهد کرد. در این کشور (انگلیس) سنتی وجود دارد مبنی بر این‌که قضات گردهم می‌آیند و به هم می‌گویند اکنون ما باید در مقابل دولت مقاومت کنیم». وی در آن زمان پیش‌بینی کرد «اگر این مجازات‌ها واقعا رخ دهند، موجب بحران بیشتری خواهند شد چرا که مردم واقعا به آن اعتراض خواهند کرد».

به عقیده فعالان حقوق بشر حتی در صورتی که حرکت‌های اعتراضی از روند دموکراتیک خود خارج شود این وظیفه یک دموکراسی واقعی خواهد بود تا در برخورد با آنها از شیوه‌های مرسوم خارج نشود و اعلام احکام سنگین برای فعالان شبکه‌های اجتماعی که در واقع بخش کاملاً مدنی حرکت اعتراضیِ خشن بوده نشان از دستپاچگی لندن در محاکمه معترضان بدون در نظرگرفتن ماهیت حرکت‌ها دارد.

احضار کامرون به مجلس و پاسخ کوبنده او

بسیاری نسبت به رفتار خشن پلیس با تظاهرکنندگان، تفتیش گسترده منازل معترضان و مداخله دولت در قوه قضائیه به کامرون هشدار دادند و عواقب آن را خطرناک دانستند. کامرون به مجلس عوام احضار شد و جلسه فوق‌العاده‌ای در ایام تعطیلات مجلس برگزار شد، اما نتیجه چیز دیگری بود.

در بحبوحه ناآرامی‌های گسترده، دیوید کامرون که تلاش می‌کرد هیچ‌گونه تزلزلی در دولت نسبت به حفظ امنیت مردم دیده نشود، در مجلس عوام حاضر شد و گفت هیچ بهانه‌ای برای عملکرد روزهای اخیر "اوباش فرصت طلب و اعضای گروه های تبهکار" وجود ندارد و هیچ ارتباط مشروعی نیز بین این اتفاقات و اعتراض‌های اولیه به تیراندازی پلیس به یک مرد در لندن دیده نمی‌شود. این را بی‌بی‌سی گزارش کرده  و ادامه داده نخست وزیر بریتانیا نه تنها به اعتراضات نسبت به برخورد خشن پلیس بی‌توجهی کرده، بلکه قول داده مجوز و امکانات بیشتری به پلیس داده شود تا «شورش و غارت» و «جنایت» را سرکوب کند زیرا به نظر او تعداد کنونیِ پلیس‌های حاضر در معرکه «بسیار اندک» است!

او گفت پلیس در مناطقی که در آنها خطر بروز اغتشاش وجود دارد، باید کسانی را که نقاب بر چهره می‌زنند ملزم سازد نقاب‌های خود را بردارند. دیوید کامرون آشوب‌های بریتانیا را نتیجه فرهنگی دانست که بچه ها با آن بزرگ می‌شوند و بر اساس آن حق را از نا حق تشخیص نمی‌دهند و صراحتاً این نظر را رد کرد که فقر و مشکلات مالی مسبب این حوادث بوده است.

جمع‌بندی

به نظر می‌رسد احکام تند دادگاه‌ها دقیقاً همان‌گونه که کامرون گفته بود، «حکمی قاطعانه برای پیامی قاطعانه» بود. اما کاش عادلانه نیز بود. اگر قرار است قاطعیت فقط برای چند نوجوان و جوان بریتانیایی اعمال شود و سیاستمدارانی که همین چند سال پیش اختلاس‌ چند ده هزار پوندی آنان افشا شد همچنان راست‌راست در خیابان‌های وست‌مینستر راه بروند، همان بهتر که اعمال نشود زیرا جوانی که جوگیر شده، یا کارگری که به دلیل بحران نظام سرمایه‌داری باید تا سال‌ها تاوان مفتخوری و اشتباه سرمایه‌داران را بدهد، بسیار شایسته‌تر از یک اختلاسگر ریاکار است که اعتماد مردم را به کل نظام حاکم تضعیف می‌کند.

منابع

https://www.mehrnews.com/news/1381762

https://www.mehrnews.com/news/1386655

http://www.humanrights-iran.ir/news-21928.aspx

http://hamshahrionline.ir/details/143589

http://www.bbc.com/persian/world/2011/08/110811_l06_riots_common_cameron

http://www.hekmatist.org/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/70-saeedarman/2150--qq----.html

https://en.wikipedia.org/wiki/2011_England_riots

http://www.spiegel.de/fotostrecke/photo-gallery-three-nights-of-violence-in-london-fotostrecke-71401-23.html

  • ابوذر منتظرالقائم

وب‌سایت «بیزینس‌اینسایدر» در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۱۶ در مطلبی به زندگی‌نامه «پاول دوروف» پرداخته که در بخشی از آن این چنین نوشته‌است: پاول دوروف پس از ترک دانشگاه در روسیه در سال ۲۰۰۶ به همراه برادرش «نیکولی دوروف» شبکه اجتماعی روسی‌زبان «ویکانتاکت» را طراحی کردند که ساختاری شبیه شبکه فیسبوک داشت، ساختمان اصلی «ویکونتاکت» در مرکز شهر سن‌پترزبورگ قرار داشت.


در سال ۲۰۱۱ شبکه اجتماعی «ویکانتاکت» به ابزاری برای سازماندهی تظاهرات و آشوب‌گری هوادران «الکسی ناوالنی»، مخالف سیاسی سرسخت ولادمیر پوتین، رئیس‌جمهور کنونی روسیه، تبدیل شد، به همین دلیل دولت روسیه از پاول دوروف خواست که کنترل بیشتری بر این شبکه اجتماعی داشته باشد که با پاسخ تند او مواجه شد؛ پاول دوروف همچنین متهم بود که با ماشین افسر پلیسی را زیر گرفته و فرار کرده‌است به همین دلیل نیروهای پلیس هنگامی که برای بازداشت وی به محل کارش مراجعه کردند، متوجه شدند پاول دوروف با برداشتن سرمایه‌های نقدی خود به سمت آمریکا فرار کرده‌است.


براس گزارش رویترز، ماجرا زمانی جالب می‌شود که بدانیم نرم‌افزار تلگرام وابسته به یک شرکت آمریکایی با نام «قلعه دیجیتال» است.


دیتا سنتر اصلی این شرکت نیز در شهر توک ویلا Tukwila واقع در حومه سیاتل می‌باشد و این دیتا سنتر در زمره مراکز فوق سری و امنیتی وابسته به دولت آمریکا محسوب می‌شود.

تخطی مدیران تلگرام از پروتکل خودساخته!
مدیران این شبکه اجتماعی هر چند بیشترین مخاطبان با درصد بسیار بالا را از ایران دارند بر سیاست‌های خود همواره اصرار ورزیده و نه تنها از انتقال سرورهای آن به ایران ممانعت کرده‌اند؛ بلکه در اغلب قریب به اتفاق موارد نیز حاضر به پذیرش خواسته‌های ایران برای جلوگیری از فعالیت کانال‌های مروج اعمال تروریستی و خشونت‌گرا و جلوگیری از انتشار محتوای مجرمانه طبق قانون نشده‌اند.


در کنار فعالیت آزادانه گروه‌های تلگرامیِ منتسب به انواع قاچاقچیان، اراذل و اوباش، کانال‌های وابسته به گروهک‌های تروریستی نظیر منافقین و کانال‌های انحرافی ضد دین نیز ذیل پوششی همچون گردش آزاد اطلاعات از نگاه مدیران تلگرام، در این شبکه اجتماعی فعالیت می‌کنند.

کانال تلگرامی یا اتاق فرمان آشوب!؟
از نخستین ساعات شروع آشوب‌ها، تلگرام و کانال‌های معلوم‌الحال آن، علنا به اتاق جنگ آشوبگران تبدیل شدند. این کانال‌ها مستقیما فرمان آتش و کشتار مردم را می‌دادند. آن‌ها به طور ویژه دستورالعمل ساخت و استفاده از ابزار و مواد تروریستی نظیر کوکتل‌مولوتف را بر روی خروجی خود قرار می‌دادند و مردم را ترغیب به تخریب اموال عمومی و تصرف اماکن دولتی می‌کردند!
اغلب این کانال‌ها که گردانندگانشان در خارج از کشور جیره خوار و مواجب سازمان‌های جاسوسی بیگانه هستند، آشکارا مردم و نیروهای انتظامی را تهدید به کشتن می‌کردند.

  • ابوذر منتظرالقائم

چند عکس که از گفتگوی با یک مدیر کانال تلگرامی ضد انقلاب -که ادعای کشته سازی را مطرح و اخبار حمایت ترامپ از خودشان را منتشر می کرد -بدستم رسیده و نشان می دهد وی توان پاسخگویی به سئوالات انتقادی مخاطب را نداشته برایتان میگذارم:

گفتگو با هر دو ادمین این دو کانال انجام شده و هر دو نفر چیزی برای پاسخگویی نداشتند:

گفتگو با ادمین اول :

http://bayanbox.ir/view/1234572580546261474/2018-01-05-11-46-14.jpg

گفتگو با ادمین دوم :

خب وقتی مزدور باشی و از خودت حرفی برای گفتن نداشته باشی همین است. حتی تلگرام هم نمی تواند تو را از ضایع شدن نجات دهد.

  • ابوذر منتظرالقائم

می خواستم این مطلب را در آدرس قبلی بگذارم . اما پرشین بلاگ اینقدر مخروبه است که بازهم نشد.

بخوانید:

تقصیر سیاوش ( مهدی) اردلان در BBCPERSIAN شد. دیگر نمیخواستم در این آدرس بنویسم . وبلاگ من الان در آدرس PASDARAN.BLOG.IR است، اما چون این آدرس را خیلی ها خصوصا آقای سیاوش اردلان بی بی سی -که این روزها خیلی با لحن عصبانی نریشن می خواند- خوب بلد است، مطالب را اینجا می نویسم و بعدا به آدرس جدید کپی می کنم تا دیگر کسی نتواند وبلاگ من را با دستکاری از دید مخاطب دور کند.

چند وقتی است اینجا ننوشتم. واقعا مخروبه ای است. الان میخواهم چند کلمه ای بنویسم.  می دانم که وبلاگم مستقیما مورد عملیات هکری قرار گرفته بود اما با اجرای عملیات روی سرورهای بیهوده ی پرشین بلاگ . حالا اینکه آدمش از درون سرور این کار را کرده باشد یا نه، نظری ندارم .

بگذریم.

برسیم به مسائل امروز کشور.

یکی از رفقا، از تلگرام چند عکس برایم گرفته و فرستاده . آنها را دیدم . اینها یه ذهنم رسید:

1- تلاش نافرجام برای کشته سازی :البته خود ضدانقلاب هم می داند مطرح کردن نام افرادی که در حمله به یک پادگان و مرکز نگهداری سلاح کشته شده اند، سودی که ندارد هیچ، تمام حرفهای برای منکوب و مردود کردن خودشان را تایید می کند. بارها این را تحربه کرده و سعی می کند فعلا آن را تکرار نکند. این بار، و در تکرار بخشی از اقدامات فتنه 88، تلاش کردند تا تصویر نوجوانی را که در تیراندازی -عمدا بی هدف- خودشان به سوی مردم به شهادت رسیده را منتشر و وی را کشته شده به دست نیروهای حاکمیت در نتیجه ی ضربات باتوم معرفی کنند.


نمونه ی اول: آرمین صادقی، نوجوانی که در خودروی پدرش و در نتیجه ی رسیدن گلوله های بی هدف این حضرات به بدنش به شهادت رسیده، از سوی این افراد به عنوان عنصر همراه خودشان در اغتشاشات کشته شده است، معرفی شد. این هم سند که از کانالهای ضد انقلاب گرفته شده و برای من ارسال شده است.

حالا حقیقت ماجرا، بدون شرح از زبان پدر و مادر و اقوامش : 

پسر بیگناه که به همراه پدرش به بیرون رفته بود تا بخاطر پیشرفتی که در دسهایش داشته از سوی پدر تشویق شود، با تیراندازی کور و تعمدی اغتشاشگران به شهادت مر سد و اغتشاشگران فورا عکس و تصویر او را به کانالهای تلگرامی خود منتقل می کنند و بعد می گوید نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم . هنگامی که دستگیر شدید، یادتان باشد این ما هستیم که نه می بخشیم و نه فراموش خواهیم کرد. حالا جالب آنکه بچه ها می گویند اغتشاشگران بعد از افشاگری صورت گرفته، نام و نشان این نوجوان را از کانالهای خود پاک کرده اند !

نمونه ی دوم : امیرحسین پاپی

امیرحسین چندروز در خانه مشغول درس خواندن بوده که ناگهان خودش و پدر و مادرش و اقوام و دوستانشان عکس او را در فضای مجازی به عنوان کشته ی فتنه گران می بینند! فتنه گران اغتشاشگر ادعا کرده بودند او با ضربات باتوم نیروی انتظامی کشتاه شده در حالیکه او در منزل مشغول درس خواندن بوده و اصلا این چند روز از منزل بیرون نرفته است!

ببینید :

و حالا حرفهای خود امیرحسین و پدر و مادرش را در مشرق نیوز و تسنیم بخوانید :

بدنبال حوادث اخیر در کشور رسانه‌های ضدانقلاب با دروغ سازی و بزرگ نمایی سعی در کشته سازی و رسیدن به اهداف خود داشتند؛ این رسانه‌ها با دروغ سازی سعی می‌کنند تعداد کشته‌ها را افزایش داده و فضای کشور را ملتهب کنند.

در سناریو کشته سازی ضدانقلاب، تصویری از جوان 13 ساله اهل دورود به نام امیرحسین پاپی در برخی از کانال‌های معاند به عنوان فردی که توسط نیروهای امنیتی در اعتراضات جانباخته است، منتشر شد.

ساعاتی پس از این کشته سازی، نوجوان به اصطلاح متوفی با انتشار ویدئویی از سلامت کامل خود خبر داد  و در فیلم زیر نیز این نوجوان و خانواده وی دروغی دیگر از رسانه‌های ضدانقلاب را بر ملا می‌کنند.

  • ابوذر منتظرالقائم